به گزارش «راهبرد معاصر»؛ 16 آبان وزارت اطلاعات در بیانیه دوم خود درباره حادثه تروریستی شاهچراغ دادههای جدیدی را به اطلاع عموم مردم رساند. در این اطلاعیه اعلام شد، در یکی از پیچیدهترین و گستردهترین عملیاتهای ضد تروریستی این وزارتخانه 26 نفر دستگیر شدند که اتباع کشورهای جمهوری آذربایجان، افغانستان و تاجیکستان بودند.
در فراز چهارم این اطلاعیه به نکته کلیدی پرداخته میشود که برای کارشناسان مسائل قفقاز و حوزه امنیت بسیار قابل توجه است. در این بخش تأکید شد، عنصر اصلی هدایت و هماهنگ کننده عملیات در داخل کشور، تبعه جمهوری آذربایجان بود که از فرودگاه بینالمللی حیدرعلیاف در باکو پرواز و از مرز هوایی فرودگاه امام خمینی (ره) وارد کشور شد. این فرد پس از رسیدن به تهران خبر حضور خود را به عنصر هماهنگ کننده در جمهوری آذربایجان اعلام کرد. بلافاصله از طریق سرپل عملیاتی داعش در افغانستان با شبکه اتباع خارجی داعش نیز ارتباط گرفته و حضور خود در تهران را به اطلاع آنها رساند.
به عبارت دیگر، باکو علاوه بر همکاری اطلاعاتی- امنیتی با رژیم صهیونیستی، با چراغ سبز آنکارا- ریاض به حیاط خلوت عناصر سلفی-تکفیری برای طراحی، برنامهریزی، تجهیز و انجام عملیات تروریستی در ایران بدل شده است.
سفر ماه گذشته خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه، بنی گانتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان به باکو شاید جوابی به این سؤال باشد که عملیات تروریستی علیه ایران از مبدأ باکو چه پیامی دارد؟
یکی از سیاستهای راهبردی دولت سیزدهم برای توسعه تجارت خارجی و فعال کردن مزیتهای ترانزیتی ایران در منطقه، دیپلماسی اقتصادی فعال در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی است. رونق گرفتن مجدد کریدور شمال- جنوب نیز که سبب اتصال اقیانوس هند به قاره اروپا میشود، یکی از نشانههای تغییر نگاه ایران به مرزهای شمالی خود است. در سوی مقابل، ترکیه سالها بر روی جمهوریهای پیشین شوروی سرمایه گذاری کرده است تا با تأکید بر هویت جعلی ترک زمینه گسترش نفوذ اقتصادی و مدیریت پل ارتباطی میان شرق و غرب عالم را به دست بگیرد.
تأسیس سازمان «دولتهای ترک» و تلاش برای عبور طرح «یک کمربند- یک جاده» از این حوزه جغرافیایی نشان دهنده برنامه اجرایی این طرح اقتصادی است. در راه تحقق کامل این هدف شاید تنها مانع پیش روی ترکها، اتصال نداشتن جمهوری باکو و نخجوان به وسیله دالان زنگزور (استان سیونیک) است؛ مانعی که با مقاومت ایروان و حمایت سیاسی- نظامی ایران تاکنون با بن بست مواجه شده است.
سفر ماه گذشته خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه، بنی گانتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان به باکو شاید جوابی به این سؤال باشد که عملیات تروریستی علیه ایران از مبدأ باکو چه پیامی دارد؟ به نظر می آید منافع و دشمن مشترک سبب جمع شدن نمایندگان سه بلوک تورانی- اخوانی، پادشاهیهای محافظهکار و رژیم صهیونیستی دور یک میز شده است.
پیش تر تصور کارشناسان مسائل قفقاز آن بود که این دیدارهای دو یا چندجانبه در باکو خبر از برنامهریزی دولتهای منطقه برای اشغال مرزهای جنوبی ارمنستان و اتصال دریای خزر به جنوب اروپا دارد؛ اما به نظر میآید آنها برای رسیدن به این هدف، نقشههای دیگری نیز برای امنیت داخلی ایران پیش بینی کرده اند.
پیش از رخدادهای اخیر، نیروهای امنیتی ایران بارها درباره ساکن شدن عناصر تکفیری در مرزهای شمالی کشور (ترکیه زمینه انتقال تروریستهای تکفیری از سوریه را به آذربایجان فراهم کرد) و استقرار نیروهای و تجهیزات نظامی- اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در پایگاههای نظامی جمهوری آذربایجان به باکو و رژیم علیاف هشدار داده بودند. البته مقام های آذری همواره این موضوع را تکذیب کرده بودند و آن را توهم میخواندند. این در حالی است که گاهی فیلمها یا عکسهایی در زمینه حضور این عوامل در آذربایجان منتشر میشد.
حال با مشخص شدن برنامهریزی، تجهیز و هدایت حمله تروریستی شاهچراغ لازم است علاوه بر ارسال مدارک به دست آمده از این جنایت به دادگاه لاهه، اقدام مناسب برای پاسخ به توطئههای باکو در نظر گرفته شود. شاید اگر آن روز که علیاف زمینه خروج اسناد سری کشور را از مرزهای شمال غرب فراهم میکرد، با پاسخ محکمی مواجه میشد، هیچ گاه به فکر بازتکرار شرارتهای خود در داخل خاک ایران نمیافتاد.
با مشخص شدن برنامهریزی، تجهیز و هدایت حمله تروریستی شاهچراغ لازم است علاوه بر ارسال مدارک به دست آمده از این جنایت به دادگاه لاهه، اقدام مناسب برای پاسخ به توطئههای باکو در نظر گرفته شود
در چنین شرایطی لازم است نیروهای مسلح ایران با تقویت آمادگی های نظامی خود در جوار رود ارس، برنامه لازم را برای هدف قرار گرفتن عناصر تکفیری و عوامل رژیم صهیونیستی در داخل خاک جمهوری باکو فراهم کنند. بیشک پاسخ به این جنایت میتواند نوعی بازدارندگی در برابر تصمیمات و اقدامات رژیم باکو به وجود آورد.
سرویس خارجی رژیم صهیونیستی برای هدف قرار دادن امنیت ایران در سه منطقه خلیج فارس، اربیل و باکو مستقر شده است. در این میان منطقه قفقاز جنوبی به دلیل جمعیت آذری زبان، شیعه مذهب، موقعیت ممتاز کریدوری، مرز مشترک با روسیه و ایران، منابع هیدروکربنی خزر از اهمیت بالایی برای تلآویو برخوردار است.
صهیونیستها پس از عادیسازی روابط با ترکیه در حال هماهنگ سازی منافع خود در این منطقه با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه هستند تا به این وسیله بتوانند جبهه واحدی در برابر ایران تشکیل دهند. در این صفآرایی تهران باید علاوه بر باز گذاشتن درهای دیپلماسی برای آنکارا- باکو با هدف حل اختلافات، تدابیری جدی برای پاسخ سخت به عناصر تکفیری و مأموران رژیم صهیونیستی در نظر بگیرد تا از عملیاتهای آتی علیه منافع و امنیت ملی ایران خودداری کنند.